مساهبه

«آیاق یالین تنها نویسنده ای است که
به زبان فارسی افغانی ایرانی اصیل نویسندگی می کند.»


«صالح عطایی(1) تنها نویسنده‌ای که  به ترکی آذربایجانی نویسندگی می‌کند.»
آیدین فرنگی(2)
 «صالح عطایی تنها نویسنده‌ای است که در زبان ترکی آذربایجانی ایران به معنای واقعی کلمه نویسندگی می‌کند.» جمله بالا را «رضا سیدحسینی» با تحکمی خاص وقتی گفت که پس از پایان مصاحبه‌ام با او پیرامون خاطرات کودکی و نوجوانی‌اش در اردبیل، موضوع ادبیات معاصر آذری را مطرح کرده بودم.
پیش از ظهر آفتابی یکی از روزهای دی ماه ۸۵، وقتی سیدحسینی را در ساختمان دائره‌المعارف فرهنگ آثار ملاقات کردم، پس از پایان مصاحبه‌ای با موضوع خاطرات کودکی و نوجوانی وی در اردبیل، پرسشی را نیز در مقوله ادبیات معاصر آذری پیش کشیدم. سیدحسینی در پاسخ گفت: «من به این نتیجه رسیده‌ام نویسنده‌هایی را که در ایران به زبان آذربایجانی می‌نویسند به دو دسته می‌توان تقسیم‌بندی کرد. نخست آنهایی که اصرار دارند زبان نوشته‌های خود را به ترکی استانبولی نزدیک‌تر کنند و دوم کسانی که مصر هستند تا به ترکی قفقازی بنویسند. هر دو گروه هم در یک نکته اشتراک نظر دارند: اینکه باید زبان ترکی آذربایجانی ایران را تغییر بدهند تا به تصورشان زبانی ادبی خلق شود.»
سیدحسینی بلافاصله پس از تقسیم‌بندی فوق، ادامه داد: «در این بین فقط یک نویسنده که به معنای واقعی کلمه نویسندگی می‌کند، در حال نوشتن به زبان ترکی آذربایجانی ایران است: صالح عطایی. ماجرای او هم تقریبا همان داستان کمدی الهی دانته است. دانته هم وقتی شروع به نوشتن با زبان عامیانه کرد، عده‌ای داد و بیداد راه انداختند، اما سرانجام این کار دانته بود که ماندگار شد.
سیدحسینی سپس به مساله ضرورت ماندگاری زبان ترکی آذربایجانی در ایران اشاره کرد و افزود: «اگر ما در آذربایجان ایران نویسنده حرفه‌ای نداشته باشیم، زبان‌مان یا با ترکی قفقازی یا با ترکی استانبولی قاتی شده و به یکی از آندو خواهد پیوست؛ در حالیکه ما باید زبان خودمان را داشته باشیم. کسانی هم که موقع ترکی نوشتن یا به زبان جمهوری آذربایجان یا به زبان ترکیه تمایل نشان می‌دهند، اگر واقعا نویسنده هستند باید به ترکی خودشان بنویسند و اگر نمونه‌ای سراغ ندارند، بهتر است دقت کنند تا بدانند عطایی آثارش را چگونه نوشته است.»
تقریبا یک سال پس از آن مصاحبه بود که رضا سیدحسینی را در اردبیل دیدم؛ در حالیکه داشت در محفلی کوچک ترجمه یکی از فصل‌های رمان صالح عطایی (منیم آدلاریم/ نام‌های من) را برای کسانی که دورش حلقه زده بودند با صدایی پرطنین می‌خواند.
صالح عطایی، شاعر و نویسنده، سال ۱۳۴۴خورشیدی در اردبیل به دنیا آمده و تاکنون آثار زیر از وی منتشر شده:
ـ بلکه داها دئینمه‌دیم(شاید دیگر نتوانم بگویم) مجموعه شعر آذری
ـ دون‌کیشوت و دلی دومرولون کؤرپوسو(دون‌کیشوت و پل دومرول دیوانه) مجموعه داستان آذری
ـ منیم آدلاریم(نام‌های من) رمان آذری
علاوه بر این او مجموعه‌ای از شعرها و مقاله‌های «ایلهان برک»، شاعر پیشگام دومین موج نو شعر ترکیه را به فارسی برگردانده و آماده نشر دارد. دفتری دیگر از شعرهای ترکی عطایی نیز برای چاپ آماده شده است

قایناق: وطن یولی(3)، ویژه نامه دانشجویی آذربایجانی دانشگاه تهرانشماره بیستم، دی ماه 91 ، قیمت 500 تومان


رمیش میریشوف(کامبیز تئی نواز سابق)

«آیاق یالین تنها نویسنده ای است که به زبان فارسی افغانی ایرانی اصیل نویسندگی می کند.» بیانات فوق¬الاشاره را وقتی که سؤز آتان با دبدبه و کیکبه خاص بیان فرمودند، من در پوست خود نگنجیدم، یک کمی این ور و اون ور کردم تا در خود بگنجم. بعد از گنجیدن در خود، خاطرات کودکی ام را یه کمی بیزدلمک(4) کردم.
بر همین اساس جناب آقای سؤز آتان از خاطرات شیپ شیرین کودکی اش سخن کفت: «یک روزی من رفته بودم یه جایی، یه هویی یه گربه پشمالویی پرید وسط حرفم و من مجبور شدم موش بدوانم، بعد از اینکه من موش را بدواندم آن گربه پشمالو که همچون پشمک می موند دنبال موش گرفت و از وسط حرفم بیرون پرید.»
جناب آقای سؤز آتان در حین اینکه از خاطرات پیش پیشی و موش موشی اش تعریف می کرد، من سئوالی در مقوله ادبیات معاصر افغانی ایرانی پیش کش کردم. در پاسخ گفت: «پیش پیش پیش! ببخشیند من حواسم یه جای دیگه بود. در جواب این سئوال وزین و موزون شما باید بگویم که من طی آزمایشات متعدد و مکرری که مثل انشتین(5) انجام داده ام به این نتایج ارزشمند رسیده ام که نویسنده هایی که در ایران به زبان افغانی می نویسند می توان آنها را به دو دسته تقسیم بندی کرد:

اولندش: آنهایی که زور می زنند که زبان نوشته های خود را به زبان فارسی تاجیکی نزدیک کنند.

دومندش: آنهایی که زور می زنند که به فارسی افغلونی خاورمیانه ای بنویسند. این دو گروه هر چند که زور زدنشان متفاوت است اما یک نقطه مشترک دارند که سعی می کنند زبان شیرین افغانی ایرانی را تغییر دهند که این کار هم به نظر بنده خیلی زشت و بی ادبی محض است. اینها به خیال خودشان فکر می¬ کنند که می توانند با این کارشان زبانی با طعم عسل تولید کنند. غافل از اینکه متوجه نیستند که عسلهای این دوره و زمونه همشان قلابی اند.»

جناب سؤز آتان عینک ته استکانی اش را در آورده و بعد آنکه یه کمی هو کرده شروع به تمیز کردن آن می کند. اما عینکش تمیز نمی شود. با این اوصاف او دوباره لب تر می کند و شروع به سخن گفتن می نماید:

«در این کهکشان راه شیری تنها یک نفر به زبان قند و عسل فارسی افغانی ایرانی اصیل نویسندگی می کند آن هم کسی نیست جزء جناب آقای آیاق یالین. آیاق یالین با آنکه پا برهنه است از خس و خاشاک زمانه نمی ترسد و در راهی که گرفته پیش می رود.

 پیش پیش پیش! ببخشید باز هم گربه؟!! بله می گفتم ماجرای آیاق یالین مثل ماجرای کمدی است که کسی آن را باز نکرده است و و وقتی آن را باز کند با کمربند مشکی دان سه او مواجه میشود.»

سؤز آتان سپس به مسئله ماندگاری زبان فارسی افغانی در ایران اشاره می کند. و با انگشت اشاره راز ماندگاری آن را در سنگ نمکی که در جلویش گذاشته است می داند. ایشون در ادامه بیانات پر فیضشان باز هم افزودند: «هر چه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که نمک تمام شود!. وقتی که نمک تمام شود نمکدانها خالی میشوند و زخمهایی که باید بر روی آن نمک پاشیده شود چرک می کنند. عفونت همه جا را فرا می گیرد.»

با این تعبیر زیبا، جناب آقای سؤز آتان در ادامه افزودنیهای لازم را بر سخنان خود افزودند و دوباره گفتند: «ما باید از آیاق یالین الگو بگیریم. باید الگوی او را به خیاط برده و از او برای خود کت و شلوار مناسب با تیپمان سفارش بدهیم تا لباسی که می پوشیم مناسب انداممان باشد. بیایید از نداشته هایمان دشت کنیم تا محتاج دشت بانها نشویم.»

باید این را هم بگویم که آیاق یالین شاعر، آشپز، نویسنده، بقال، مخترع، طنزنویس و یکی از نوابغ سال هزار و سیصد و اندی بوده وعاشق اندی است. او در یکی از روستاهای سرپوشیده امروزی به دنیا آمد که آثار ذیل از وی منتشر شده است:

ـ کفشهایم کو؟!!
ـ مردی با پاهای کثیف
ـ پابرهنه ها به بهشت نمی روند.
ـ مردی که کفشهایش را چال کرد.

ـ پا برهنه شماره 1356 (این کتاب رمانی بلند است که آیاق یالین آن را در طول 36 سال رندگی پر برکتش نوشته است و هر موقع هم که نفسش بند آمد این رومان تمام خواهد شد.)
ـ پیش پیش پیش! (این کتاب جالب یکی از کتابهای مشهور سؤز آتان است که به نظرم حیف است که اشاره ای به آن نداشته باشیم. مضمون این کتاب پیش پیش پیش! است که نویسنده آن طی مصاحبه هایی که انجام داده است با کلمات رمزی پیش پیش پیش! پر شده است که تا به حال هیچ کس نتوانسته است آین کتاب با ارزش را رمز گشایی کند. 

در پایان شعری از آیاق یالین می آوریم تا ترنم آن را در عمیقترین نقطه وجودتان احساس کنید.
«همه چیز بوی قرمه سبزی می دهد/ من دارم سرخ می¬شوم/ شاید باور نکنی/ شب درون من جای گرفته است/ خودم را میخورم/ انگار کسی خود خوری ام را باور ندارد/ خاب بر سرتان/ باور کنید/ چشمهایتان را به سیخ می کشم/ تا حرارت من را باور کنید/ من زغال سیاهم/ که از بخت سیاهم، سرخی عایدم شد.»

--------------------------------------------
اتک یازی:
1ـ صالح عطایی یکی از نویسنده های خوب و توانایی است که از جهات شخصیتی مورد علاقه این جانب و آن جانبان می باشد و هیچ نقصانی از او در هیچ جا یا مکانی ندیده و نشنیده ام اما نمی دانم چرا یه هویی اسمشان در لایلای ورقهای موزون و وزین نشریه «وطن یولی» جای گرفته است؟!!

2ـ آیدین فرنگی یکی از دوستان نزدیک من است که از دور و نزدیک با کارهایش آشنا هستم و نمی دانم که چرا نامش در بالای مصاحبه ای قرار گرفته است که در آن مصاحبه به جزء توهین چیزی نمی توان مشاهده کرد لابد کار اجنه است که نام او را با هجی و مجی حک کرده اند. امیدوارم که اینطور باشد وگرنه کار ما با آدمیزاد طول خواهد کشید.

3ـ این نشریه یک از نشریات زیبایی است که تاکنون به اندازه حتی یک سر سوزن دروغ نگفته است و همه نوشته ها و مقاله های آن راست محض است. امیدوارم با خواندن این مجله وزین و موزون و به نرخ روز نوشته شده بیشتر به حقایق آن پی ببرید. این نشریه به یاری شما آذربایجانیها نیازمند است. هیچ کس تنها نیست. هر کجا باشید این نشریه حقیقت را خواهد گفت. چونکه زبان این نشریه زبان واقعی است که می توانید در کله پاچه پزی ها هم مزه اش را امتحان کنید.
4ـ این کلمه بیشتر در زبان زیبای ترکی(با قاعده ترین زبان بین المللی دنیا) کاربرد دارد. این کلمه بهترین نیروی محرکه برای جرکت دادن چهارپایان است.

5ـ انتشتین: دانشمند بی ادبی که زبانش را برای همه درآورد و از آن موقع به بعد بود که به تاریخ پیوست. تاریخ علم را بر همین اساس به دو دوره می توان تقسیم کرد: اول: تاریخ قبل از زبان درآوردن انشیتن دوم: تاریخ بعد از در آوردن زبان انشتین. به هر حال میتوان نقش زبان را در هر زمینه ای مشاهده کرد.  



Nə olsun kı

نه اولسون کی ؟!!

مهدی اصولی
          
ـ «نه اولسون کی من سنی سئویرم؟!! ائله ننه¬م ده، کیچیک عمیمی سئویر، کیچیک عمیم ده، ایتینین کوچویونو...» 
عمیم دئییر: «او کوچوک ایکی ایلدن سونرا، خییوودا هامینین ایتینی بوغاجاق .سارابی دئمیرم، سارابدا قاچسا دا قاچیب، مئیدانین بی باشی اوتدودو، بی باشی اوتوزدو. اهر ده، آنجاق مئیداندان قاچماز. یانی قاچسا دای باشیمی یئره سوخار. جمعده باشیمی قالخیزا بیلمه¬رم. هئله¬ده گرک سئل گلنده، اؤزومو خییوو چایینا آتیب بوغام. هئچ مئییتیمی او ایی چکن ایتلر ده، گلیب تاپا بیلمه¬یه. بیلیرم او کوچوک منی تاپار، ایییمی بیلیر، بیلیرم! بوغولسا خییوو چایینا آتارام سو گؤتوروب گئدر.»
ـ «نه اولسون کی، آدام چوخ ایسته¬دیینی بیر گون ده، آتار.»
عمیم دئییر: «فقط او کوچوک هئیکلیمه سیشمه¬یه. خییووو بوغسا، اهری ده بوغسا، هئچ ساتمارام هاا…ا مین ایله ده! آنجاق ده¬دؤوون پیرایدیندان باها گئدر.» 
ـ «آتاما، ده¬دؤن دئییر، یانی منه دئینده ده¬دؤن دئییر، اؤزونه داداش دئییر، اؤزگه¬لرینه ـ منیم او معللیم اَخَبیم ـ دئییر. اؤزو ده معللیم دئینده بیر آز فرح¬لنیر. اوللرده ده¬دؤن دئمه¬سی آجیغیما گلسه ده، ایندی داها اؤیرنمیشم.
نه اولسون کی! آدام هر نه¬یه ائله تئز اؤیره¬نیر. یادیندا سن نه تئز اؤیرندین؟!! عمیمین ده، او کوچویو بوغولسا، یادیندان چیخارداجاق. هله او عمیم کی، او کوچویونون بوغازیندان دا، سو ایری گئدنده، تبریزه مال دوختورونا گؤتورور.
نه اولسون کی! آدلاری مال دوختورو اولاندا، ائله مالا، قویونا، ایته، آتا دا، باخیرلار. تکجه ائششه¬یه باخمیرلار. باخماغینا باخارلار هاااا…!، آنجاق بیری ائششه¬یینی دوختورا آپارمیر کی، یانی بیزیم فرهنگیمیز، او یئره یئتیشمه¬میش کی، ائششه¬ییمیزی دوختورا آپاراق. نه اولسون کی، ها آپارمایاق! هئچ گؤر ائششکلریمیزه بیر شئی اولور؟!! خییوودا ائبئله ائششک وار، گونو ـ گوندن ده، آرتیر.
نه اولسون کی، من سنی سئویرم؟!! ائله عمیم ده، او کوچویونو سئویر، آنجاق بوغولسا خییوو چایینا آتاجاق. سن ده منی آتسان نه اولاجاق. دیبی بودور ـ ایت کیمی، آتدیم ـ دئیه¬جکسن. اونو دا، کیم نه بیله¬جک، تک اؤزون بیله¬جکسن. عمیمه باخما کی، مین نفر میئداندا گؤره¬جک، ایکی مین نفر ده، قفه¬ده ائشیدیب بیلر، قفه¬ ده، بیلدی، خییوودا هامی بیله¬جک. باشی یئره سوخولاجاق. باشینی قالخیزا بیلمه¬یه¬جک. منه نه اولاجاق؟!!، دایجا باشیمی یوخاری قالخیزیب، سنین یئرینه باشقا آدام گزیب تاپاجام. عمیمین، آتامین پرایدیندان باها کوچویو بوغولسا، ایت گونونه قالاجاق. منه نه اولور؟!! سنه بیر اوزوک وئرمیشدیم، او دا، سنین، هئچ ایسته¬میرم. دوستومون دوکانیندان گؤتورموشدوم، عمیمین ایتینین گؤتونه کی! او کوچوک عمیمین هئیکلینه آفتافا گؤتوره¬جک، سن ده، منیم هئیکلیمه آفتافا گؤتورمک ایسته¬ییرسن؟!!
نه اولسون کی آخی مئدانین بی¬باشی اوتدودو، بی باشی اوتوزدو. آفتافا گؤتور. ایت آدامین هئیکلینه آفتافا گؤتورسه یاخشی¬دیر یا آدام آدامین…؟!!
 

فراخوان پنجمین دوره جشنواره غیردولتی «آنامین یایلیغی»

انتشارات یایلیق / Yaylıq yayın evi

 

اخبار انتشارات یایلیق اردبیل \ Yaylıq yayın evi ilə anamın yaylığı festivalının xəbərləri-ərdəbil

با عرض تشکر، خواهشمندیم همانند ادوار قبلی برگزاری این دوره از جشنواره را هم با قرار دادن فراخوان در وبلاگ و سایت، چهره به چهره، کامنت‌گذاری، ارسال ایمیل، فرستادن پیامک و ... به اطلاع علاقمندان فرهنگ و هنر منطقه آذربایجان برسانید.

........................................

بسمه تعالی

فراخوان پنجمین دوره جشنواره غیردولتی «آنامین یایلیغی»

«برترین‌های فرهنگی- ادبی منطقه آذربایجان از نگاه مخاطبان»

 

بخش‌ها:

1- برترین‌های فرهنگی- ادبی منطقه آذربایجان از سال 1300 تا سال 1390 هجری شمسی

2- برترین‌های فرهنگی- ادبی منطقه آذربایجان در سال 1391 هجری شمسی

3- تأثیرگذارترین چهره فرهنگی- ادبی منطقه آذربایجان در سال 1391 هجری شمسی

 

نحوه انتخاب:

الف: هر شرکت‌کننده عزیزی می‌تواند: 5 نشریه برتر، 5 کتاب برتر، 5 شاعر برتر، 5 داستان‌نویس برتر، 5 منتقد ادبی برتر، 5 محقق ادبی برتر، 5 طنزپرداز برتر-نظم و نثر-، 5 نمایشنامه‌نویس برتر، 5 شاعر و نویسنده برتر حوزه ادبیات کودک و نوجوان منطقه آذربایجان را بین سال‌های 1300- 1390 (ه. ش) جداگانه و به ترتیب اولویت انتخاب کرده و به جشنواره ارسال نماید.

ب: هر شرکت‌کننده عزیزی می‌تواند: 3 نشریه برتر، 3 کتاب برتر، 3 شاعر برتر، 3 داستان‌نویس برتر، 3 منتقد ادبی برتر، 3 محقق ادبی برتر، 3 طنزپرداز برتر-نظم و نثر-، 3 نمایشنامه‌نویس برتر، 3 شاعر و نویسنده برتر حوزه ادبیات کودک و نوجوان منطقه آذربایجان را در سال 1391 (ه. ش) جداگانه و به ترتیب اولویت انتخاب کرده و به جشنواره ارسال نماید.

ج: هر شرکت‌کننده عزیزی فقط می‌تواند 1 چهره تأثیرگذار برتر فرهنگی- ادبی برتر را در سال 1391 انتخاب فرماید.

* با توجه به این که پنجمین دوره جشنواره غیردولتی آنامین یایلیغی در 3 بخش جداگانه برگزار خواهد شد، شرکت‌کنندگان گرامی می‌توانند در هر 3 بخش ذکر شده با قید بخش مورد نظر در ذیل آثار، شرکت کنند.

** شرکت‌کنندگان عزیز می‌توانند به 2 صورت در این دوره شرکت نمایند.

 1- فقط اسامی منتخبین خود را به ترتیب اولویت و ذکر بخش مورد نظر انتخاب کرده و در جشنواره شرکت کنند./ برندگان این بخش به قید قرعه انتخاب خواهند شد.

 2- دلایل انتخاب منتخبین خود را به صورت مقاله ارسال فرمایند./ آثار شرکت‌کنندگان این بخش داوری شده و اسامی برندگان اعلام خواهد شد.

*** هر شرکت‌کننده‌ای در صورت امکان محل تولد، سال تولد، سال وفات (در صورت رحلت)، و محل دفن هنرمندان منتخب خود را ارسال فرماید.

**** مقاله‌نویسان گرامی می‌توانند مقالات خود را به هر دو زبان ترکی و فارسی ارسال نمایند.

***** به برندگان جشنواره لوح تقدیر، کتاب و در صورت حمایت مالی فرهنگ‌دوستان و فرهنگ‌پروران منطقه آذربایجان و تأمین هزینه، تندیس جشنواره اهدا خواهد شد.

 

نکات لازم:

1- پنجمین دوره جشنواره غیردولتی آنامین یایلیغی اینترنتی است.

2- با توجه به این که انتخاب برترین‌های فرهنگی- ادبی منطقه آذربایجان از نگاه مخاطبان، تجربه‌ای تازه و برای اولین بار است، وجود نقایص و کمبودها امری بدیهی است.

3- با توجه به این که برخی از هنرمندان منطقه آذربایجان آثار خود را به هر دو زبان ترکی و فارسی نوشته و منتشر می‌کنند، انتخاب‌کنندگان گرامی در انتخاب خودشان، آثار ترکی و یا فارسی این عزیزان را که در جهت باروری فرهنگ و هنر این منطقه تولید شده، مد نظر قرار دهند.

4- در انتخاب نشریه و کتاب برتر، کتابها و نشریاتی مد نظر هستند-بویژه از سال 1357 به بعد- که با اخذ مجوز، چاپ و منتشر شده‌اند.

5- هر شرکت‌کننده‌ای در این دوره فقط حق یک بار شرکت دارد و به نظرات و مقالاتی که بعدا ارسال شوند، ترتیب اثر داده نخواهد شد.

6- اسامی تمام شرکت‌کنندگان در وبلاگ انتشارات یایلیق درج خواهد شد.

7- اسامی تمام هنرمندان منتخب به ترتیب انتخاب و بر اساس رتبه کسب شده در هنگام اعلام نتایج، در وبلاگ انتشارات یایلیق درج خواهد شد.

8- انتخاب منطقی و به دور از تعصبات فردی، گروهی و ... نشان دهنده احساس مسئولیت هر شرکت‌کننده عزیزی است.

9- نشانی وبلاگها و سایت‌هایی که فراخوان پنجمین دوره جشنواره غیر‌دولتی آنامین یایلیغی را منتشر کنند، در پست جداگانه‌ای در وبلاگ انتشارات یایلیق درج خواهد شد.

10- منبع رسمی اخبار جشنواره غیر‌دولتی آنامین یایلیغی، وبلاگ انتشارات یایلیق {www.e-yayliq.blogfa.com} است.

 

مشخصات فردی شرکت‌کنندگان :

1- الزامی: نام، نام خانوادگی، نام پدر، تخلص هنری، جنسیت(مرد/زن)، تاریخ و محل تولد

2- اختیاری: میزان تحصیلات، شغل، خلاصه سوابق فرهنگی و هنری، آثار چاپ شده و درحال چاپ، و عکس

 

 مشخصات سکونتی شرکت‌کنندگان :

1- الزامی: آدرس پستی شامل: استان، شهرستان، شهر/روستا، خیابان اصلی و فرعی، کوچه، پلاک و کد پستی؛ تلفن ثابت و همراه

2- اختیاری: نشانی سایت، وبلاگ و ایمیل

 

نحوه ارسال:

شرکت‌کنندگان محترم  نظرات و مقالات  خود را یا از طریق کامنت خصوصی در وبلاگ انتشارات یایلیق و یا به ایمیل {ss.donyavi@gmail.com} ارسال فرمایند؛ در ضمن شماره‌های 09358017967-09148637090 خطوط ارتباطی بین جشنواره و علاقمندان خواهد بود.

 

زمان‌بندی:

آغاز جشنواره: 15/10/1391

شروع ارسال اثر: 1/11/1391

آخرین مهلت ارسال اثر: 30/11/1391

اعلام نتایج: 12/12/1391 «مطابق با اختتامیه اولین دوره این جشنواره در سال 1389 (ه. ش)»

Kitab

اوشاقلار اوچون شعر توپلوسو «نار»ین

 ایکینجی چاپی دا ایشیق اوزو گؤردو

 

نار

(اوشاق شعری)

شعر: رامین جهانگیرزاده

رسام: رامین میرزایی

ناشر: نشر اختر با همکاری انتشارات یایلیق

دیزاین: حسین یوسفی سادات

اندازه: خشتی

صفحه: 12

تیراژ: 3000 جلد

ایکینجی چاپ: 1391

قیمت: 2000 تومن

شابک: 6-32-2688-964-978

--------------------------------------------------------

مرکز فروش: تبریز ـ اول خیابان طالقانی، جنب داروخانه رازی، نشر اختر.

تلفن:  5555393 ـ 0411

 

kKitab

رامین جهانگیرزاده­ نین اوشاقلار اوچون

 یئنی بیر شعر توپلوسو  ایشیق اوزو گؤردو

نار

(اوشاق شعری)

شعر: رامین جهانگیرزاده

رسام: رامین میرزایی

ناشر: نشر اختر با همکاری انتشارات یایلیق

دیزاین: حسین یوسفی سادات

اندازه: خشتی

صفحه: 12

تیراژ: 3000 جلد

بیرینجی چاپ: 1391

قیمت: 2000 تومن

شابک: 6-32-2688-964-978

--------------------------------------------------------

مرکز فروش: تبریز ـ اول خیابان طالقانی، جنب داروخانه رازی، نشر اختر.

تلفن:  5555393 ـ 0411

Vızıldayır yenə beynim, pətək salıb arılar

ویزیلداییر یئنه بئینیم، پتک سالیب آریلار

 


رامین جهانگیرزاده

 

بو کور بوجاقدا اوتوروب، قان آغلاسام نه اولار

گؤیون اوزونده بوزاریب، دان آغلاسام نه اولار

 

اوتانمارام او گونشدن، قیزارمارام داها بیل

اؤلوم یاغیر دیریلردن، جان آغلاسام نه اولار

 

نئجه جان آغلاییم ایندی، جانیمدا قالمادی هئی

گولر اوزومدن اوزاقدا، یان آغلاسام نه اولار

 

ویزیلداییر یئنه بئینیم، پتک سالیب آریلار

ایچیمده پؤهره­له­نرکن، شان آغلاسام نه اولار

 

ایچیم ایچیمده داغیلدی، سوموکلریم اریدی

ایتین هورن او بانیندا، بان آغلاسام نه اولار

 

باغیرمادیم من آجیمدان، خان اولدو آج یالاواج

 دوروب یئنه آجیغیمدان، خان آغلاسام نه اولار

 

دیلی دولاشدی بیر آنلیق، ساتاشدی وار یوخوما

دیلیمده قالمادی تورکلوک، پان آغلاسام نه اولار


Biz gərək qırılmayaq

بیز گرک قیریلمایاق

 

دونیا اوشاقلار گونو قوتلو اولسون…

 

رامین جهانگیرزاده

 

من بالاجا اوشاغام،

موغاندا ياشاييرام.

دونيا اوشاقلاريني،

اؤزومه دوست ساييرام.

 

كئشكه بير يئر اولایدی،

يغيشایدیق بير يئره.

اويناييب گوله ـ گوله،

دانيشایدیق بير ديله.

 

آنجاق حاييف بيزلري،

آيري سالدي بؤيوكلر.

هئي داوا ـ قيرغين ساليب،

تورپاقدا قان تؤكدولر.

 

سئويب ـ سئويلمك اوچون،

گل هئچ واخت آيريلماياق.

بيرلشك زنجير کیمی،

بيز گره­ك قيريلماياق.

 

دو هدیه جشنواره غیر دولتی آنامین یایلیغی به هنرپروران و هنردوستان

دانلود مجموع گزارشات هر چهار دوره جشنواره غیر دولتی آنامین یایلیغی و نامه های سرگشاده

دانلود مجموعه شعر ترکی آزاد با عنوان " آدین نه دیر؟"


..........................................................

 

بسمه تعالی

آی منیـم نازلـی بالام     گؤزو اعجازلـی بـالام

دردینی هئچ دئمه‌دین    سینه‌سی رازلی بالامم

 

هنرپروران و هنردوستان گرامی:

وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی:

مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل:

 

دستی از خاک بیرون بود، کنار و اطراف آن با گِل، سنگ، آجر، شیشه‌های شکسته، پنجره‌های نیمه باز، درهای بسته، دیرک‌های چوبی و ... انباشته شده بود.

از هر طرفی ضجه‌ای می‌آمد و فریادی؛  ضجه می‌گفت: (یاندیم آللاه، ائویم ییخیلدی) فریاد می‌گفت: ( بئل گتیر، سو گتیر، قاچ، نه‌یه باخیرسان، اؤز ائوینده اوچسایدی بئله ائلردین، پئنجه‌یینی چیخار وئر او اوشاغا، ایتی قویما جنازه‌لره یاخینلاشسین، گئت چادرا تاپ، یایلیق تاپ، قئیرتدن اوزاقدیر بیزیم ناموسوموزا اؤزگه‌نین گؤزو ساتاشا، اوغلان آغلاماق چاغی دئییل باشینا آز دؤی، منیم‌ده بالام تورپاق آلتیندادیر، هله اؤلن‌لره آغلایاریق دیری‌لرین قایدینا قال)

 

برای خواندن گزارش کامل چهارمین دوره کلیک فرمایید

 

Yaşadım acığımdan

یاشادیم آجیغیمدان

رامین جهانگیرزاده

 

آداما آغیر گلیر یونگوللوکلر

آغیر اوتورا بیلمه­ین آدامین

عاغلی دابانیندا گزنده

آدامین عاغلینا هر نه گلیر

هر نه­ اؤز یئرینده اولمایاندا

داشی داش اوستونه قویماق اولمور

داشی داش اوستونه قویاندا

باشیمیزا داش دوشور

اؤزوموزو ایتیریریک

«تاپیل ـ تاپیل پول وئریم

تاپیلماسان کول وئریم» دئییریک

هئچ نه تاپیلمیر

بلکه ده بو دونیانین ایشی­دیر

ایش ـ ایشدن سووشاندا

هر نه دوزه­لیر

آدامین بئزی آچیلیر

هم آدی چیخیر

هم ده جانی

کئشکه بئله اولایدی

آدام اؤز جانینین الینده قالاندا

هئچ بیلمیر هارانین داشینی باشینا سالسین

من اؤزومو 15 ایل بوندان قاباق اؤلدوردوم

هئچ کیمین خبری اولمادی

نه آنام بیلدی

نه آتام

نه قارداشیم

نه ده باجیلاریم

نه ده کی منی اؤلدورمه­یه مجبور ائدنلر

دئدیلر باشین ساغ اولسون

هر نه دوزلر

باشیم ساغ اولدو

هر نه دوزلدی

باش ساغلیغی وئردیم اؤزومه

اونوتدوم اؤلمه­ییمی

یاشادیم آجیغیمدان

دابانیمی چکدیلر

گزدیردیم عاغلیمی دابانیمدا

 

 

Şerləşmək

شعرلشمک

 

رامین جهانگیرزاده

 

دونن یوخ سیراغا گون

قفه­نین کونجونده

شاعیر دوستومو گؤردوم

آجیندان لاپ شعره دؤنموشدو

شعردن دانیشدیم، دوداغینی بوزدو

شعر بوزولدو دوداقلاریندا

اوچوقلاندی شعر

باخدیلار بیزه

قاباغیمیزداکی ایکی یئنی یئتمه

بیری ساریمتیل

بیری قارا

بیری دئدی: ـ ایچیه دولوبدور شعر، گل شعرلشک!

باشلادیلار شعرلشمه­یه:

ـ هه بیزده بئله دیر.  ری!

ـ راحات اول گئده­جم.  می!

ـ من ده بلکه  اَ!

ـ اشی نه اولاجاق    قی!

بیر آز فیکیرلشدی ساریمتیل

بیر آز ساتاشدی قارا

ـ تئز اول دئ ـ دئدی شعرینی

بیر آز دایاندی

بیر آز گولومسه­دی

ـ من اودوزدوم ـ دئدی ساریمتیل

قارا سارییا قاریشدی

قارا ایله ساری ساریدیلار شعری

قاباغیمیزدا ایکی یئنی یئتمه شعر

بیر ساریمتیل

بیری قارا

بیز قوجالمیشیق

هله شعر بؤیومویوب

 

Diskinərəm uşaqlığımdan

دیسکینه­رم اوشاقلیغیمدان

                                            قیزیمین ایکی یاشی قورتاریب،

                                            اوچ یاشینا آیاق باسدیغینا گؤره…

 

رامین جهانگیرزاده

 

هردن آتا چاغیرار

های وئرمه­ینده آدیمی

«نامین! نامین! های نامین!» دئیه ـ دئیه

منی اله سالار

پیققیلداییب گولر

گولوشوندن گؤزلریم اولدوزلانار

بوتون ایضطیرابلاریم یادیمدان چیخار

چیخارام اؤزومدن

یئیه­رم قارنینی

اینجه قاققیلتیسی دولار ایچیمه

ایچیمده اویانار اوشاقلیغیم

 

هردن باشیمدان یاپیشیب

یولار توکلریمی

منی عصبی ائتمه­یه چالیشار

توتارام پیرپیزلی ساچلاریندان

ـ بوشلا! بوشلاییم ـ دئیه­رم

او یولار، من یولارام

بوشلاماریق بیر ـ بیریمیزی

یولونماز آرامیزداکی مسافه

یولونماز اللری توکلریمدن

یولونماز اللریم ساچلاریندان

بلکه ده بو دونیانین ان گؤزل اویونودور

یولدو ـ یولدو اویونو

 

هردن تیلویزیونداکی اوشاق فیللیمینه باخاندا

من ده اونونلا بیرگه

باخارام باخدیغی فیلمه

دیلله­نر آناسی

ـ داش دوشسون باشووا، اوشاقسان! ـ دئیر

داش دوشر باشیما

دیسکینه­رم اوشاقلیغیمدان

دیسکینه­رم زامانین بو تاییندان

دیک آتیلارام ایکی یاشیمدان

اویانارام 35 یاشیمدا

 

Şerlərdə Dəlilər - 9

شعرلره دلی­لر «9»

رامین جهانگیرزاده

 

1

آدینی سوروشدوم

گولدو

سوی آدیمی دئدیم

 آغلادی

آدیمی سوروشدو

آغلادیم

سوی آدینی دئدی

گولدوم

گولدو، آغلادی

آغلادیم، گولدوم

 

2

او هر گون

قزئتلره باخاندا

قوللارینی آچیب

ژئست توتارکن

گولومسه­ییب

قاباغیمدان سووشوردو

من هر گون

قزئتلره باخاندا

قوللاریمی قیسیب

بوزولرکن

قاشقاباق ساللاییب

آردینجا گئدیردیم

قوللارینی آچیب، ژئست توتدو

قوللاریمی آچیب بوزولدوم

گولومسه­دی

قاشقاباق ساللادیم

قاباغیمدان سوووشدو

آردینجا گئتدیم

 

3

باشماقلارینی قولتوغونا ووروب

شهرین خیابانلارینا آلا وئردی

آغاجلاری قوجاقلاییب

آغاجلارا آغلادی

باخدی شهرین چیرکین چاغینا

باشماقلاریمی گئییب

شهرین خیابانلارینی سومسوندوم

آغاجلارین یانیندا اوتوردوم

 یارپاقلاری دامدی

توستو بوراخدیم خیاللاریما

باشماقلارینی قولتوغونا ووردو

باشماقلاریمی گئیدیم

شهرین خیابانلارینا آلا وئردی

شهرین خیابانلارینی سومسوندوم

آغاجلاری قوجاقلادی

آغاجلارین یانیندا اوتوردوم

آغاجلارا آغلادی

یارپاقلاری دامدی

باخدی شهرین چیرکین چاغینا

توستو بوراخدیم خیاللاریما